گوریلا مارکتینگ یک ایده و استراتژی با هزینه کم است که با روش های غیر معمول و خلاق بیشترین بازدهی را داشته باشند. نام گوریلا مارکتینگ اولین بار توسط Jay Conard Levinson در سال ۱۹۸۴ در کتاب تبلیغات چریکی ‘Guerrilla Advertising’ استفاده شد.نام گوریلا مارکتینگ از اصطلاح “Guerilla Warfare” یا جنگافزارهای چریکی الهام گرفته شده است که جنگافزارهایی برای تاکتیکها و استراتژیهای کوچک و درون شهری هستند که شامل کمین کردن، خرابکاری و حملههای غیر منتظره هستند. همچنین گوریلا مارکتینگ از این استراتژیها در زمینه تبلیغات و مارکتینگ استفاده میکند تا منجر به ایجاد سروصدا در شبکههای اجتماعی شود و تجربهای شخصیتر و بهیادماندنیتر در ذهن مخاطب بهجای میگذارد که میتواند به شناخت برند کمک فراوانی بکند.
گوریلا مارکتینگ ایده و استراتژی مناسب برای شرکتهای کوچک است تا پیام تبلیغاتی خود را به انبوه مخاطبان برساند، بدون آن که هزینه گزافی بابت آن شده باشد. همچنین شرکتهای بزرگ نیز از این شیوه استفاده میکنند تا از روندهایی که در جامعه مطرح هستند استفاده مثبت کرده باشند.
استفاده شرکت های بزرگ از گوریلا مارکتینگ

گوریلا مارکتینگ برای شرکتهای کوچک با بودجه تبلیغاتی کم طراحی شده است اما این عامل سبب نشده که شرکتهای بزرگ از آن بی بهره باشند. برخی از بازاریابان بر این باور هستند که وقتی شرکتهای بزرگ از گوریلا مارکتینگ استفاده میکنند؛ آن کمپین ها گوریلا مارکتینگ حقیقی نیستند، به این دلیل که شرکت های بزرگ، بودجه زیادی برای تبلیغات و مارکتینگ دارند و دارای برندهای معروف و شناخته شده ای هستند و نیازی به گوریلا مارکتینگ ندارند. همچنین تاکتیک گوریلا مارکتینگ برای شرکتهای بزرگ دارای ریسک نیز است، زیرا که اگر به درستی انجام نشوند و شکست بخورند؛ تبدیل به یک کابوس تبلیغاتی بزرگ برای آن شرکت میشوند، در حالی که اگر شرکتهای کوچک در این زمینه شکست بخورند تنها یک آزمایش شکست خورده انجام دادهاند.
از نمونه های موفق استفاده شرکت های بزرگ از گوریلا مارکتینگ میتوان از کمپین Red Bull نام برد. در تاریخ ۱۴ اکتبر سال ۲۰۱۲، ردبول و ورزشکار اتریشی، Felix Baumgartner رکورد جهانی بیشترین ارتفاع سقوط آزاد را در جهان به دست آوردند. The Red Bull Stratos کمپینی بود که در آن Baumgartner از ارتفاع مرگبار ۳۸۴۰۰ متری به سمت زمین سقوط آزاد انجام داد که در طول این سقوط آزاد Baumgartner سرعتی بیشتر از سرعت صوت را به دست آورد و به حداکثر سرعت ۱۳۴۲٫۸ کیلومتر بر ساعت رسید. کل این سقوط ۹ دقیقه و ۹ ثانیه به طول انجامید که ۴ دقیقه و ۲۲ ثانیه آن در سقوط آزاد بود.
اما از همه مهمتر، توجهی بود که شرکت ردبول در این کمپین جذب کرد که باعث شکستن برخی از رکورد های فضای مجازی از جمله داشتن بیش از ۸ میلیون بازدید در YouTube بود.
استفاده شرکت های کوچک از گوریلا مارکتینگ
یکی از معروف ترین نمونه های این نوع از مارکتینگ میتوان به فیلم “The Blair Witch Project” نام برد که از ترفند گوریلا مارکتینگ برای تبلیعات خود استفاده کرد.
این فیلم یک فیلم ترسناک که در سال ۱۹۹۹ و توسط ۵ فارغ التحصیل دانشگاه مرکزی فلوریدا با بودجهای بسیار کم و یک دوربین ساخته شد. ابتدای این کمپین، کمپینی بود که در اینترنت درباره افسانه “The Blair Witch” پخش شد.
سپس سایتی در رابطه با این افسانه ساخته شد که دارای این تگلاین بود:
“در اکتبر سال ۱۹۹۴، ۳ دانشجو و فیلمساز در حال فیلمبرداری یک فیلم مستند در جنگل های مریلند، ناپدید شدند و بعد از یک سال فیلمهای آنها پیدا شد.”
در سال ۱۹۹۸ تریلر این فیلم پخش شد و توجه بسیار زیادی را به سمت خود جلب کرد و این در حالی بود که حتّی فیلم هنوز به پایان مرحله ساخت نرسیده بود.
این فیلم بعد از انتشار در سراسر جهان ۲۴۸ میلیون دلار فروش داشت.